حکمرانی اقتصادی خوب یعنی وجود نهاد های دولتی که ظرفیت مدیریت کارآمد منابع را دارند و می توانند ظرفیت عظیم مردم، نیروی انسانی ماهر و تحصیل کرده، نخبه های کشور، شرکت های دانش بنیان، بنگاه های کوچک و متوسط و هزاران هزار ظرفیت های بالقوه بخش های کشاورزی، صنعتی و فرهنگی به نحو شایسته استفاده نمایند. می توانند مقررات و سیاست های متقن را تدوین، پیاده سازی و اعمال کنند. می توانند تحت بازرسی و نظارت قرار گرفته و پاسخگو باشند و فعالیت های اقتصادی با مانعی به نام فساد و سایر فعالیت های ناقض اعتماد عمومی محدود نشده باشد، لذا در یک محیط حکمرانی اقتصادی مطلوب، شفافیت، مسئولیت پذیری، مبارزه با فساد اولویت اصل ۴۴ قانون اساسی، اقتصاد مقاومتی و مشارکت حداکثری مردم در فعالیت های اقتصادی بر محور عدالت و تقویت ظرفیت کشور جهت ایفای وظیفه توسعه اقتصادی ضروری است. از طرفی بررسی ها نشان می دهد تزریق پول و دانش خارجی نمی تواند به تنهایی به توسعه ختم شود، این موضوع بسته به شرایط فرهنگی و تاریخی هر کشور بوده و شامل یک فرایند تحول اجتماعی بنیادین میشود. شرکاء و نخبگان خارجی نمی توانند سطوح مالکیت و تعهد مورد نیاز برای موفقیت ظرفیت سازی را ایجاد نمایند. این فرایند باید درونزا و بومی باشد، لذا مهم است که چه کسی را انتخاب می کنید، که متعهد و معتقد به ظرفیت درونزا و اقتصاد مقاومتی باشد. و این تفکر مدیریت جهادی و کارآمد و صادق است که به حکمرانی اقتصادی معنا و هویت می بخشد.